نقد فیلم

ساخت وبلاگ

نگاهی به فیلم سینمایی «شبکه اجتماعی» ساخته‌ی دیوید فینچر

دوست و دشمن

علی جعفرآبادی

«شبکه اجتماعی» فیلمی به کارگردانی دیوید فینچر، فیلمساز مشهور آمریکایی و محصول سال2010 میلادی است. در این فیلم چهره هایی همچون جسی آیزنبرگ، اندرو گارفیلد و جاستین تیمبرلیک بازی می کنند و فیلمنامه‌ی اثر توسط آرون سورکین نوشته شده است که در جریان نگارش فیلمنامه، نگاهی به کتاب میلیاردرهای تصادفی: تأسیس فیس‌بوک، داستانی از جنسیت، پول، نبوغ و خیانت نیز داشته است.

فیلم شبکه اجتماعی از دسته ی فیلم های سرگذشت نامه ایست که به زندگی مارک زوکربرگ، خالق شبکه ی اجتماعی فیس بوک می پردازد، اما در خلال داستان از روایت صرف زندگی او فراتر رفته و به موضوع شبکه های اجتماعی به طور کل و تاثیرات پدید آمدن فیس بوک بر زندگی بشر تمرکز می کند. دیوید فینچر، کارگردان این فیلم در گذشته سازنده ی تیزرهای تبلیغاتی تلویزیونی بوده است و سپس از اواخر دهه ی 90 وارد سینما می‌شود. از فیلمهای مشهور او می توان به باشگاه مشت زنی، هفت و زندگی عجیب بنجامین باتن اشاره کرد. او که در سالهای اخیر فیلم سینمایی دختر گمشده را بر پرده ی سینماها داشت، همواره مورد توجه مخاطبین عام سینما قرار داشته است، اما منتقدین و روشنفکران سینمای آمریکا روی خوش به او نشان نداده اند، چرا که آثار او بیشتر به داستان و جذابیت های سینمایی نظر دارد تا به ساحت اندیشه و تفکر.

فیلم شبکه اجتماعی یکی از معدود آثار مشهور سینمای معاصر است که به طور مستقیم به موضوع شبکه های مجازی و اثر آن بر زندگی اجتماعی توجه می کند. داستان فیلم از آنجا شروع می شود که در پاییز سال ۲۰۰۳ در خوابگاه دانشگاه هاروارد مارک زاکربرگ پشت کامپیوتر خود می نشیند و با هیجان کار بر یک ایده جدید را آغاز می کند. در جریان این پروژه، او چیزی را در خوابگاهش آغاز می کند که به زودی به یک شبکه اجتماعی جهانی به نام فیس بوک و یک انقلاب در صنعت ارتباطات تبدیل می شود. مارک زوکربرگ در بدو تاسیس فیس بوک و اقبال عمومی گسترده به آن، تحت فشار نیروهای قضایی و امنیتی قرار می گیرد و بدین ترتیب با بازگشت به خاطرات او، مسیر طی شده برای ایجاد فیس بوک را می بینیم. ایده ای که در ابتدا صرفاً به منظور سرگرمی در محیط خصوصی دانشگاه هاروارد طراحی شده، و به مقایسه ی میان عکسهای افراد و رای دادن به فرد زیباتر محدود می شده است، اما به مرور از سطح دانشگاه فراتر رفته و محبوبیتی جهانی پیدا می کند.

شخصیت های اصلی فیلم عبارتند از: مارک زوکر برگ، پسری جوان و دانشجو که پس از شکست عشقی در رابطه با نامزدش اریکا، به کار بر روی یک سیستم کامپیتری جدید روی می آورد. برادران دوقلوی وینکلوس که ادعا می کنند ایده ی فیس بوک از آنها دزدیده شده و زوکربرگ مجرم است. اریکا نامزد مارک که او را ترک می کند. ادوارد ساورین دوست و هم اتاقی مارک که مسئولیت مالی گروه را بر عهده داشته و سایت را از نظر مالی تامین می کند، اما پس از مدتی کنار گذاشته شده و همین موضوع موجب رنجش خاطر او را فراهم می کند. و در نهایت شان پارکر که خود نابغه است و در واقع حکم مشاور مارک را داشته و به او کمک می کند تا فرصت های بیشتری را برای کار و پیشرفت بدست بیاورد.

شعار تبلیغاتی اصلی فیلم شبکه اجتماعی عبارت است از: «شما نمی‌توانید ۵۰۰ میلیون دوست داشته باشید بدون اینکه چند دشمن داشته باشید». به عبارتی می توان این شعار را چکیده ای از تمام آنجه فیلم به طور غیر مستقیم به آن می پردازد دانست. فیلم داستان فردی را تعریف می کند، که تلاش کرد تا جهان را به یکدیگر نزدیک کند، و روابطی مجازی میان اعضای کره ی زمین شکل دهد، اما در نهایت او به عنوان عنصری نامطلوب و تهدیدگر شناخته شد. زاکربرگ در فیلم اگرچه مبدع بزرگترین شبکه ی مجازی دوران خود است، اما در واقع تنهاست، و مدام بر تنهایی او اضافه می شود.   

شبکه اجتماعی فیلم بزرگی است، و تماشای آن تجربه ی لذت بخشی را رقم می زند. علت اصلی این موضوع، اول به کارگردانی فیلنچر و تبدیل داستان به روایتی خوش ساخت، و در مرحله ی دوم به دلیل جذابیت ذاتی موضوع و البته اتمسفر تینیجری اثر است. فیلم در میان چند دانشجو روایت شده و به علت آنکه شخصیت های اصلی قصه دانشجو هستند، سبک زندگی دانشجویی بخش مهمی از هویت فیلم را تشکیل می دهد.

از نظر نگارنده فیلمساز پیش و بیش از هر چیز به دنبال آن است تا نشان دهد که دنیای اینترنت و شبکه های مجازی اگر چه در ظاهر بناست تا جهان را به هم نزدیک کرده و میان افرادی از سراسر جهان و از دورترین فواصل، نزدیک ترین روابط را بسازد، اما این روابط کاذب بوده و در حقیقت به تنهایی هر چه بیشتر انسان منجر شده و به آن دامن می زنند. این موضوع به شکلی هنرمندانه و ظریف، و با نمایش غربت تدریجی زاکربرگ در فیلم تصویر می شود؛ تنهایی و انزوای فردی که نه تنها نابغه است، بلکه جهان را به هم متصل کرد، بی آنکه خودش از این اتصالات سودی ببرد، و حتی نزدکی ترین فرد یعنی نامزدش را هم در این راه از دست می دهد. او زمانی شبکه‌ی فیس بوک را راه اندازی می کند، که اریکا او را ترک می کند. یعنی در واقع روابط مجازی جایگزینی برای روابط حقیقی است که از بین رفته، و شبکه های مجازی زمانی رونق و جذابیت پیدا می کنند که دنیای واقعی و روابط واقعی، کمرنگ شده و به سوی مرگ رود. زاکربرگ نمادی از انسان مدرن است، که به روابط مجازی و شبکه مجازی پناه می برد، تا خود را از تنهایی انفصال روابط حقیقی بیرون آورد. هدفی که البته در آن ناموفق خواهد بود، چنان که می بینیم زاکربرگ که 500 میلیون انسان را همچون دوستان نزدیک در کنار هم قرار داد، حتی توان نگهداری چند دوست معدود خود را نداشت، و در نهایت به تنهایی محاکمه شد. سرنوشتی که در انتظار هر آن کسی است که جهان مجازی را به عنوان آلامی بر دردهای واقعی خود به کار می گیرد.  

+ نوشته شده در  شنبه بیستم خرداد ۱۳۹۶ساعت 15:53  توسط علی جعفرآبادی   | 
نقد فیلم...
ما را در سایت نقد فیلم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : virtualspacestudie بازدید : 98 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 18:36